سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عید سال 1389 بود .برای سفر به اصفهان اماده می شدم .قرار بود با خاله اینا برویم.

از شهر میانه حرکت کردیم . ساعتی بعد در شهر زنجان صبحانه خوردیم.به راه سفر خود ادامه دادیم بعد از عبور از قزوین به تهران رسیدیم و ناهار را زدیم تو رگ . جایتان خالی قورمه سبزی بود.بعد از چند ساعتی راهی قم شدیم ... شهر زیارت و شفا . 1 روز در قم ماندیم جایتان خالی من در حرم ماندم ولی خاله اینا در مدرسه ای اسکان کرده بودند. بگذریم...

از قم حرکت کردیم و در راه ناهار خوردیم. بعد از ساعتها رسیدیم اصفهان.{شهرعاشقان.شهرزیبا رویان . شهر حنجره های طلایی. در اولین مرحله مدرسه ای برای اسکان گرفتیم. بعد از یک روز استراحت راهی باغ پرندگان شدیم . نقش جهان هم رفتیم.به راستی که اصفهان جای زیبایی بود . روز بعد به منار جنبان رفتیم .و بالاخره شب فرا رسید وبه 33پل و پل خاجو رفتیم .ساعت 2 نصفه شب بود که در پل خاجو اواز میخواندند.سفر خوبی بود


نظر()

  

خداوندا رسان یارم به قربانگاه....که من جانم به او بخشم

من او رو را دوست می دارم...ولی او از کجا داند   

گرفتارم. به درد خویش محتاجم... 

 تقدیم به عشقم...


نظر()

  


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ